خبرورزشی/ علی جوادی؛ صفاییفراهانی در آخرین روزهای سال ۷۶ به فوتبال وارد شد. آن روزها همه به چشم یک غریبه به او نگاه میکردند که آمده تا از فوتبال استفاده کند. زمان برد تا مشخص شود صفاییفراهانی نه تنها به دنبال کندن از فوتبال نیست، که آمده تا چیزی به این فوتبال فقیر اضافه کند.
اولین هدیه او به فوتبال ما کمپ تیمهای ملی بود. مرکزی که با اجازه ۳۰ ساله از سازمان تربیتبدنی وقت مجهز شد و زمینهای را فراهم کرد تا مرکز ملی فوتبال، آرام آرام سروشکل پیدا کند.
تحقیق درباره لیگهای حرفهای دنیا و راهاندازی لیگ برتر فوتبال ایران یکی دیگر از گامهای بلند فوتبال ایران به سمت حرفهای شدن بود که با تصمیم صفاییفراهانی اتفاق افتاد. صفایی آن روزها که تیم ملی درگیر دو بازی پلیآف با ایرلند (انتخابی جام جهانی ۲۰۰۲) بود، به تیمهای حاضر در اولین دوره لیگ حرفهای فوتبال ایران ۳ سال مهلت داد تا زمین تمرینی، کمپ و همینطور ورزشگاه اختصاصی تأسیس کنند. او از همه باشگاههای حاضر در لیگ حرفهای تعهد گرفت این اتفاق بیفتد و متأسفانه یک سال پس از آن، صفایی از فوتبال رفت. رفت تا تعهد باشگاهها هم به بایگانی فوتبال ما سپرده شود. آن روزها صحبت از ورزشگاه اختصاصی برای تیمهای حاضر در لیگ برتر بود (که البته عنوان بزرگ حرفهای میطلبد تیمها چنین امکاناتی داشته باشند)، اما اکنون با لیگی روبهرو هستیم که تیمهایش نان برای خوردن ندارند. تیمهایی که پول بازیکن را نمیدهند و مدیران آن با شجاعت میگویند آب معدنی برای تمرین بازیکنان نداریم.
آنچه صفاییفراهانی را بسیار برجسته کرد و او را در صدر مجلس AFC هم قرار داد این بود که بهخاطر فوتبال با کسی تعارف نداشته باشد. بدون تکلف حرفش را بزند و قاطعانه از حق فوتبال دفاع کند. آنچه فوتبال ما را بدبخت کرده همین تعارفات بیخاصیت، مصلحتاندیشیهای خانمانبرانداز و ریشسفیدی آدمهایی است که نمیخواهند شر درست شود. اینها فوتبال ما را بیمایه و فقیر کرده است. اینها اجازه نداده راه درست را پیدا کنیم و مدام در یک دایره بسته دور خودمان بچرخیم. آن روزها میگفتند صفاییفراهانی بیرحم است، اما اگر او بود و با بیرحمی، قانون را در فوتبال بیقانون ما اجرا میکرد، امروز برای تست کرونا، ماده ضدعفونیکننده، ژل دست و ماسک، این همه مصیبت نمیکشیدیم. اگر آن سختگیری با شکل گرفتن چند باشگاه حرفهای کامل میشد، امروز باشگاههایی داشتیم که قواعد فوتبال حرفهای را به خوبی میدانستند و قانون را درست آنطور که هست اجرا میکردند. حیف که این مسیر درست، طی نشد تا امروز حرفهایها را در لیگ حرفهای نبینیم.